نسلی ديگر

Wednesday, February 07, 2007

311 - روياي حقيقت

311 – روياي حقيقت :

در زندگي ، در جستجوي آرامش ، هريك راهي براي خود بر مي گزينيم .

يكي خود را به واقعيات زندگي واگذار مي كند ، با تمام زشتي ها و زيبايي هايش ، تمام آنهايي كه فرسنگ ها با " حقيقت " فاصله دارند.با " انچه كه بايد باشد " ، خود را آزرده نمي كند . مي پذيرد " هر آنچه را كه هست " . اين گروه به راحتي زندگي را مي گذرانند . راحت و سطحي !

ديگري " حقايق زندگي " را مي بيند و آنها را هدف مي گيرد . تمامي تلاشش را براي رسيدن به آن صرف مي كند ، با روياي آن زندگي ميكند ، غافل از آنكه اينجا دنياي " واقعيات " است ، و نه " حقايق " . اين گروه به سختي زندگي مي كنند ولي شادي هاي اندكشان نيز بسيار عميق خواهد بود .

ديگري آنچنان در رويا هاي خويش غرق مي شود كه فقط دنيايي رويا هايش را مي بيند ، همانند آنهايي كه دنيايي پارانويايي را مي سازند و در آن زندگي مي كنند و فراموش مي كنند هر آنچه را كه در پيرامونشان رخ مي دهد .

شايد خوشبخت ترين ها ، همين گروه سوم باشند كه كمترين زجر را از زندگي نصيب مي برند ، هرچند كه در بسياري از موارد ما آنها را در تيمارستان ها جاي مي دهيم !

* * * * *

حقيقت گرا نيز گاه به رويا گرفتار مي آيد ،
روياي حياتي ديگر
حياتي صلح آميز تر
حياتي كه سر آغاز شدن دارد
حياتي ديگرگون شده
و روياهايي به مثابه حقيقت
و قطراتي كه سنگ را تواند سفت.

و حقيقت گرا ديگر باره
به واقعيت باز مي آيد ، به هشيواري
تا رويا هايش را بشناسد
تا بتواند همچنان
مسافر نيكبخت روياها باشد.

* * * * *

شاعر : مارگوت بيكل
ترجمه : احمد شاملو
كتاب : همچون كوچه اي بي انتها

:: posted by فرداد صفاییان, 11:54 PM | link |